صفحه اصلی
زندگینامه
خبرها
خبرهای مرجع عالیقدر
خبرهای دفتر
خبرهای نمایندگان و معتمدان
راهنمایی ها و رهنمودها
استفتائات
درس ها
درس های فقه
درس های اصول
درس های تفسیر
درس های اخلاق
تأليفات
بیانیه ها
پرسش: آیا سوره نصر به حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و دوران آن حضرت اشاره دارد؟
پاسخ:بسمه سبحانه؛ فرزندم، در ذیل آیه اشاره ای وجود دارد به این که مقصود از فتح، فتحی است که به دست ولی الله اعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) محقق خواهد شد، به این دلیل که فرموده است: (وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا) «و تو می بینی مردم را که فوج فوج به دین خدا وارد می شوند.» کلمه «الناس» که با الف و لام آمده، آنگونه که علما گفته اند مفید عموم است، به این معنا که تمامی مردم در دین خدا وارد خواهند شد و این چیزی است که از زمان بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله) اتفاق نیافتاده است. لازم به ذکر است که این معنا، با تفسیر این آیه به فتح خیبر یا فتح مکه که برخی علما گفته اند، سازگاری ندارد؛ زیرا هنگامی که این پیروزی بزرگ محقق شود، وعده الهی در سوره تین (فَمَا يُكَذِّبُكَ بَعْدُ بِالدِّينِ) نیز محقق می شود. والله الهادی و هو العالم
پرسش:بر اساس کدام دلیل قرآنی همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله) مشمول آیه تطهیر نیستند؟ اگر آیه تطهیر شامل زنان نشود، لازمه اش این است که حضرت زهرا (سلام الله علیها) را نیز دربرنگیرد. لطفا پاسخ قرآنی این شبهه را بفرمایید.
پاسخ:بسمه سبحانه؛ برادرم، توجه داشته باشید که تفاوت فقره مختص به اهل بیت (علیهم السلام) با فقره مختص به همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله) نباید بر انسان عالم به زبان عربی پوشیده بماند و کسی نمی تواند مانند برخی مخالفین توهم کند که حکم مذکور در فقره مختص به اهل بیت (علیهم السلام)، همسران را نیز دربرگیرد، گرچه این حکم به لحاظ نزول، تنها مختص کسانی بوده که در زیر کساء بوده اند. دلیل این مطلب این است که ضمایری که در فقره مربوط به همسران پیامبر (صلی الله علیه و اله) به کار رفته، متمرکز بر ضمایر جمع مؤنث است، اما در فقره ای که مختص به اهل بیت پیامبر ( صلی الله علیه و آله) است، ضمایر جمع مذکر به کار رفته است. از این رو، امکان ندارد که مخاطب در فقره مختص به اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله)، شامل همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز بشود. در قواعد زبان عربی نیز روشن است که صیغه های مختص به مذکر و مؤنث متفاوتند. زمانی که حکمی شامل هر دو صنف باشد، از صیغه مذکر استفاده می شود، همانگونه که وقتی حکم مختص به مذکر باشد، از صیغه مذکر استفاده می شود. اگر هم حکمی به زنان اختصاص داشته باشد، از صیغه مختص به زنان استفاده می شود. علاوه بر این، وقتی که مخاطبان مذکر بر مخاطبان مؤنث غلبه داشته باشند و مخاطبان مؤنث کمتر از ذکور باشند، در این صورت نیز از باب تغلیب صیغه مذکر به کار می رود. اصحاب کساء نیز این گونه بودند؛ زیرا همگی به استثنای حضرت زهرا (سلام الله علیها) مذکر بودند. اما در احکام مختص به همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله) صیغه جمع مؤنث استعمال شده است. این است تفاوت بین کسانی که آیه تطهیر اهل بیت (علیهم السلام) به آنان اختصاص دارد و بین فقرات قبل که به همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله) اختصاص دارد. قرآن نیز در این زمینه با بلاغت کامل سخن گفته است؛ بنابرین، برای کسی که گوش شنوایی داشته باشد عذری باقی نمی ماند. این، بدون در نظر گرفتن احادیثی است که به شأن نزول آیه تطهیر اختصاص دارد. در خصوص قرار گرفتن این فقره در ضمن فقراتی که مختص به همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله) است نیز باید توجه شود که این مسأله، عظمت اصحاب کساء را نمایان می کند؛ زیرا وقتی سفیدی و سیاهی در کنار هم قرار می گیرند، حقیقت هر کدام آشکارتر می شود. قرآن نیز در مواردی از این روش استفاده کرده است. به عنوان نمونه، خداوند متعال در بیان صفات اهل ایمان می فرماید: (المؤمنون بعضهم أولياء بعض ...) «مؤمنان دوستان یکدیگرند...» و پس از آن صفات متضاد منافقین را بیان کرده، می فرماید: (المنافقون بعضهم أولياء بعض ...) «منافقان دوستان یکدیگرند...». در سوره زمر نیز آمده است: (وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ جَهَنَّمَ زُمَرًا....) «کافران گروه گروه به سوی جهنم رانده می شوند...» که روشن است این راندن با زور و اجبار است؛ بلافاصله بعد از این آیه آمده است: (وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا) « و كسانى كه تقواى الهى پيشه كردند گروه گروه به سوى بهشت برده مىشوند...» که در اینجا نیز روشن است که این سوق دادن، همراه با احترام و اجلال از سوی خدای کریم است که دوستانش را اکرام نموده، آنها را با ورود به بهشت متنعم ساخته است. بنابرین، سوق دادن مجرم، همراه با ذلت و خواری و سوق مؤمن، همراه با تکریم و احترام است تا از این رهگذر خبیث و طیب از یکدیگر شناخته شوند و جایگاه انسان صالح نمودار شود و فاجر مفتضح شود. خداوند متعال نیز اینگونه اراده کرده که اصحاب کساء را از افراد دیگری که با پیامبر (صلی الله علیه و آله) نسبت سببی داشتند متمایز نماید. والله الهادی و هو العالم
پرسش:در مورد آیه کریمه ذیل، اشکالی از طرف مخالفین مطرح می شود: (... الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِيناً فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ)؛ امروز كسانى كه كافر شدهاند، از دين شما نوميد گرديدهاند. پس، از ايشان مترسيد و از من بترسيد. امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانيدم، و اسلام را براى شما آيينى برگزيدم. و هر كس دچار گرسنگى شود، بىآنكه به گناه متمايل باشد [اگر از آنچه منع شده است بخورد]، بى ترديد، خدا آمرزنده مهربان است. اشکال از این قرار است: 1- آیه به وضوح دلالت دارد بر این که اغلبیت صحابه مؤمنان واقعی بوده اند و ایمان آنها کفار را به مرحله یأس از رویارویی با موحدین رسانده است. 2- مفاد آیه، این اعتقاد را رد می کند که آیه شریفه در مورد امامت امیر المؤمنین علی (علیه السلام) نازل شده باشد؛ زیرا اگر به معنای امامت یا ولایت باشد، چگونه است که مؤمنین مرتد می شوند؟ و از طرفی، آن یأس و ناامیدی چه می شود، زیرا با ارتداد مؤمنین، هدف کفار تنها در حدود 4 ماه پس از نزول آیه محقق شده است؟
پاسخ:ج1/ بسمه سبحانه؛ علم از آن خداست. این آیه شریفه ناظر به تکامل دین در اصول و فروع است و این که هیچ نقص یا خلل و ابهامی در دین باقی نمی ماند تا کفار بتوانند از طریق آن به دین اشکال کنند. ذیل آیه که می فرماید (الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ) امروز دين شما را برايتان كامل كردم. این معنا را روشن می کند؛ زیرا در غیر این صورت، چگونه می توان سوره منافقین و نیز آنچه را در سوره جمعه آمده است که (وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انفَضُّوا إِلَيْهَا وَتَرَكُوكَ قَائِمًا) زمانی که داد و ستد يا سرگرميى ببينند، به سوى آن روىآور مىشوند، و تو را در حالى كه ايستادهاى ترك مىكنند. تفسیر نمود و یا چه تفسیری می توان از فرار عده زیادی از صحابه در هنگام حمله دشمنان و نقض بیعت خویش بر ثبات قدم و فرار نکردن ارائه داد؟! والله العالم ج2/ بسمه سبحانه؛ ارتداد، همانگونه که در بنی اسرائیل رخ داد، در اینجا نیز واقع شد. آنان پس از خروج از دریا و گذشتن از سرزمینی که اهل آن بت می پرستیدند، از موسی (علیه السلام) درخواست کردند که همانگونه که آنها خدایانی دارند، برای ما نیز خدایی قرار ده. همچنین، زمانی که موسی (علیه السلام) برای مناجات به کوه طور رفته بود و بازگشتش چند روزی به تاخیر افتاد، به عبادت گوساله روی آوردند و بار دیگر مرتد شدند. به اضافه، کلام خداوند متعال که فرمود (أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ) آيا اگر او بميرد يا كشته شود، از عقيده خود برمىگرديد. به وقوع ارتداد تصریح دارد. والله الهادی و هو العالم
پرسش:آیا در قرآن و روایات کلمات و حروف زائد وجود دارد؟
پاسخ:بسمه سبحانه؛ مقصود از حروف زائد چیست؟ اگر مقصود، زیادت به معنای اصطلاحی در علم نحو باشد، این یک معنای اصطلاحی است و به این معنا نیست که چیزی بی معنا یا غیرضروری در قرآن باشد. ممکن است به لحاظ اصطلاح نحوی گفته شود که فلان کلمه زائد است، اما نمی توان گفت که آن کلمه بدون هیچ هدفی در قرآن ذکر شده است و یا این که از طرف شخصی به قرآن اضافه شده است. و الله الهادی و هو العالم
پرسش:آیا «بسم الله الرحمن الرحیم» یک آیه است و آیا در غیر از سوره فاتحه، مثلا در سوره اخلاص، باید به نیت جزئی از سوره خوانده شود؟
پاسخ:بسمه سبحانه؛ شکی نیست که «بسم الله الرحمن الرحیم» از نظر امامیه جزئی از تمام سوره ها، به استثنای سوره توبه است و در سوره نمل، این آیه در دو مقطع جزء سوره قرار گرفته: یک بار در ابتدای سوره و دیگری در ضمن نامه حضرت سلیمان (علیه السلام) به بلقیس.
پرسش:آیا بین آیات یک سوره و نیز بین سوره های مختلف قرآن ارتباطی وجود دارد، به این معنا که هر سوره در ترتیب فعلی قرآن با سوره بعد از خود مرتبط باشد؟
پاسخ:بسمه سبحانه؛ برخی از علما در مورد چنین ارتباطی بحث و تحقیق کرده اند که از جمله آنها کتاب نظم الدرر فی ترتیب الآیات و السور است و اکثر مفسرین نیز در تفاسیر خود تلاش می کنند که آیات و گاهی نیز سوره ها را به یکدیگر ارتباط دهند. آنچه در این زمینه لازم به ذکر است این که چون معتقدیم ترتیب آیات و سور، توقیفی و از طرف پیامبر (صلی الله علیه و آله) و به امر خداوند است، بنابرین باید غایت و هدفی در این ترتیب وجود داشته باشد؛ زیرا فعل حکیم، خالی از حکمت نیست، حال چه ما این غایت را بدانیم یا خیر. و الله الهادی و هو العالم
پرسش:آیا نامگذاری سوره های قرآن اجتهادی است یا توقیفی و چه کسی اسامی سوره های قرآن در مصحف موجود را وضع کرده است؟
پاسخ:بسمه سبحانه؛ از روایات استفاده می شود که این اسامی توقیفی است و از طرف پیامبر (صلی الله علیه و آله) و به امر الهی است. والله العالم
پرسش:خداوند متعال می فرماید: (وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَىٰ وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا) ؛ و در خانههايتان قرار گيريد و مانند روزگار جاهليّتِ قديم زينتهاى خود را آشكار مكنيد و نماز برپا داريد و زكات بدهيد و خدا و فرستادهاش را فرمان بريد. خدا فقط مىخواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر] بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند. سؤال ما در خصوص بخش پایانی آیه است (إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا). شنیده ایم که عثمان در مصحف خود این بخش را در اینجا قرار داده تا حقیقت در بخش ابتدایی (وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَىٰ وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ) فهمیده نشود. آیا این مطلب صحیح است؟ چه دلیلی بر آن وجود دارد؟
پاسخ:بسمه سبحانه؛ ما معتقدیم قرآن به صورت کامل در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) و به املاء آن حضرت بر کاتبان وحی، جمع شده است و بر خلاف آنچه افراد ناپرهیزکار می گویند، آن حضرت قرآن را به صورت پراکنده رها ننموده است. حدیث ثقلین در این زمینه کاملا صریح است؛ چراکه پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرموده: «من در میان شما دو ثقل باقی می گذارم: کتاب خدا و...» و روشن است که لفظ کتاب را نمی توان استعمال کرد مگر زمانی که نوشته شده و مکتوب باشد. از سویی، اگر چنین نبوده پس کار کاتبان وحی چه بوده است؟! همچنین، روشن است که پیامبر (صلی الله علیه و آله) به مرگ ناگهانی از دنیا نرفته، بلکه یک سال پیش از وفات آن حضرت، به ایشان اطلاع داده شده است؛ بنابرین، اگر با این وجود بگوییم که قرآن به صورت پراکنده رها شده است، آن حضرت باید در خصوص تضییع قرآن، مقصر باشد. از طرفی، چگونه در تعیین خلیفه اهتمام داشته، اما به قرآن اهتمام نورزیده است؟! البته ترتیب کتابت قرآن که به دستور پیامبر (صلی الله علیه و آله) انجام شده، با ترتیب نزول آیات تفاوت دارد و البته این ها همه به امر پروردگار بوده است. در خصوص قرار داشتن جمله «إنما یرید الله...» در سیاق خطاب مختص به زنان پیامبر، هیچ عاقلی چنین گمان نمی کند که بخش دال بر عصمت، زنان آن حضرت را هم شامل شود؛ زیرا ضمایر متفاوت است و میان مفاد فقره مربوط به زنان و فقره دال بر عصمت تنافی وجود دارد. حال چرا این فقره در این سیاق قرار داده شده، امری است که به خداوند متعال برمی گردد و اگر بتوانیم این مطلب را بفهمیم، همان دلیل خاص آن خواهد بود، اما در غیر این صورت، باید بدانیم که اغلب مسائلی که مربوط به تخصیص سوره ها و آیات است را نمی دانیم و این هم می تواند یکی از آن موارد باشد. بنابرین، این شبهه با کمتر از جوابی که ما ذکر کردیم قابل دفع است. والله الهادی الی الصواب
پرسش:در قرآن آیاتی وجود دارد که ملک را تنها برای خداوند ثابت می کند و از غیر او نفی می کند، مانند: (يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۖ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ ۖ وَهُوَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ) در دسته دیگری از آیات، ملک برای غیر خدا نیز ثابت شده است، مانند: (رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِن تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ) . چگونه می توان بین این دو دسته از آیات جمع کرد؟ آیا کسی که ملک را در دسته دوم از آیات (که ملک را برای غیر خدا ثابت می کند) به خداوند نسبت دهد، کافر است؟
پاسخ:بسمه سبحانه؛ مقصود از دسته اول از آیات، مالکیت و سلطنت حقیقیه است که به اقتضای ذات مقدس خداوند برای او ثابت است، زیرا او واجب الوجود است و وجود و قیام اشیاء به اوست (آسمان ها و زمین قائم به اوست). اما مالکیت و سلطه غیر خدا، تفضلی از جانب اوست و تعبیر دقیق در تفسیر طائفه دوم از آیات این است که خداوند متعال برخی کائنات را در اختیار برخی از بندگان قرار می دهد؛ از این رو سلطه غیر خدا، از جانب خداوند متعال، مقید و محدود است و کسی که این سلطه به او اعطا شده نمی تواند از این حقوق تجاوز کند. بنابرین سلطه غیر خدا، چه به حق باشد، مانند سلطه انبیاء و پیامبران و ائمه (علیهم السلام) و سلطه حاکم شرع، همه محدود و مقید است و همانگونه که در برخی آیات به آن تصریح شده، تفضلی است از جانب خداوند متعال. با این بیان، تناقض موهوم بین این دو طائفه از آیات برطرف می شود. والله الهادی و هو العالم
پرسش:آیه 18 سوره فتح می فرماید: (لَّقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا)؛ به راستى خدا هنگامى كه مؤمنان، زير آن درخت با تو بيعت مىكردند از آنان خشنود شد، و آنچه در دلهايشان بود بازشناخت و بر آنان آرامش فرو فرستاد و پيروزى نزديكى به آنها پاداش داد. مبغضین اهل بیت می گویند این آیه در شأن ابوبکر نازل شده است. داستان این آیه چیست و مقصود از مؤمنین چه کسانی هستند؟
پاسخ:بسمه سبحانه؛ مهم ترین کتاب اهل سنت در تبیین این آیه، کتاب الدر المنثور است که آنچه نقل کردید را ذکر نکرده است. به اضافه، مفهوم آیه این است که خداوند از اهل ایمان راضی شده، یعنی شرط رضایت، ایمان است؛ پس هر کس چنین ادعایی دارد، باید اثبات کند که شخصی که او را مصداق آیه دانسته، در قلب و در عمل خود مؤمن بوده است. روشن است که از پایه های ایمان، اعتقاد به ولایت علی بن ابی طالب (علیه السلام) است. والله الهادی و هو العالم
قبلی
3
4
5
6
7
8
بعدی